ماجرای ترور مقام معظم رهبری در سال ۶۰ از زبان محافظ ایشان
ماجرای ترور مقام معظم رهبری در سال ۶۰ از زبان محافظ ایشان

زمانی که مقام معظم رهبری در مسجد ترور شدند، ایشان را ابتدا به درمانگاهی رساندیم ولی به دلیل اینکه لباس‌های ما خونی بود و یک مجروح همراهمان داشتیم کسی ما را نمی‌شناخت و پزشکان تصور کردند که خرابکار هستیم و کاری از دستشان برنمی‌آید.

به گزارش نهال امید ، در بخشی از شب شعر و خاطره «در لباس سربازی» که با حضور جمعی از شاعران و فعالان فرهنگی کشور در موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد، مرتضی امیری‌اسفندقه، دستیار ویژه شهردار تهران در امور فرهنگی با اشاره به تأثیرگذاری و نقش مقام معظم رهبری درباره رصد و شناسایی شعر پارسی توضیح داد: یک نفس شجاع و نیمایی و پرنور می‌خواست که پس از حکومت طاغوت، شعر پارسی را رصد و شناسایی کند و با موضوع و موضعی تازه و با طراوت، آن را به رخ بکشد. وی یادآور شد: شعر پارسی، دوران و شاعران مختلفی را به خود دید و حضرت آقا این نفس نیمایی و نورانی بود که توانستند با پیروزی انقلاب اسلامی آن را رصد و شناسایی کنند. توجه و تذکر ایشان متمرکز بر این بود که برای ارزش‌های انقلاب، شهدا و برای آرزوهای ناب شعر بگویید.محسن جوادیان از محافظان اسبق مقام معظم رهبری نیز پیرامون حادثه ترور ایشان در تیرماه سال ۱۳۶۰ روایت کرد: به حادثه ترور مقام معظم رهبری باید نگاه بصیرتی داشت. اینکه چرا یک روز پیش از انفجار حزب جمهوری اسلامی، این اتفاق افتاد مهم است.قبل از این حادثه همراه حضرت آقا به سمت نماز جمعه در حرکت بودیم و سعی می‌کردیم که در انتقال ایشان سرعت عمل طوری باشد که به کسی فرصت صدمه ندهیم. وقتی به دانشگاه تهران آمدیم، فرمانده سپاه تهران سراسیمه آمد پیش ما و گفت که از کدام مسیر آمدید؟ در فلان مسیر کشف بمب داشتیم.ما هفته پیش از آن مسیر آمده بودیم و همواره تلاش می‌کردیم که راه‌های مختلفی را طی کنیم تا به ایشان صدمه‌ای نرسد.با وجود اینکه حادثه ترور ایشان ناخوشایند بود، اما به لطف خدا از حوادث مسجد، انتقال ایشان به بیمارستان و محافظت از آقا در بیمارستان و فرصت‌هایی دشمن برای ترور ایشان داشتند همه برای ما درسی بود که ایشان باید زنده بماند.

  • منبع خبر : ایسنا