صــادرات غیرنفتی یکــی از مهم تریــن منابع درآمدی کشور محســوب می شــود اما تاکنون به درستی از این بخش حمایت نشده است. صادرات یکــی از مهم ترین منابــع درآمدی هر کشوری محســوب می شــود به طوری که برخی از کشــور ها تنها به این نوع از درآمد وابسته اند و هیچ منبع دیگری در بودجه […]
صــادرات غیرنفتی یکــی از مهم تریــن منابع درآمدی کشور محســوب می شــود اما تاکنون به درستی از این بخش حمایت نشده است. صادرات یکــی از مهم ترین منابــع درآمدی هر کشوری محســوب می شــود به طوری که برخی از کشــور ها تنها به این نوع از درآمد وابسته اند و هیچ منبع دیگری در بودجه سالانه آن ها تاثیر ندارد.
صادرات غیرنفتی ایران تحت تأثیر نفت، اقتصاد دولتی و سیاست است که در هر سه مورد دولت عامل اصلی است. دولت میتواند با جهتگیریها و استراتژیها و برنامههای خود تأثیرگذارترین عامل در توسعهی صادرات غیرنفتی باشد و مهمترین استراتژی دولت برای توسعه صادرات غیرنفتی میتواند تقویت بخش خصوصی واقعی در اقتصاد و کمک به آنها در ایجاد و تقویت صنعت و تولید برونگرا و رقابتی باشد.
صادرات غیرنفتی ایران تحت تأثیر نفت، اقتصاد دولتی و سیاست است که در هر سه مورد دولت عامل اصلی است. دولت میتواند با جهتگیریها و استراتژیها و برنامههای خود تأثیرگذارترین عامل در توسعهی صادرات غیرنفتی باشد و مهمترین استراتژی دولت برای توسعه صادرات غیرنفتی میتواند تقویت بخش خصوصی واقعی در اقتصاد و کمک به آنها در ایجاد و تقویت صنعت و تولید برونگرا و رقابتی باشد.
رشد و توسعه صادرات غیرنفتی همواره به عنوان یکی از ابزارهای توسعه مطرح بوده و خواهد بود و از الزامات هر اقتصادی با هر حجم و اندازهای است. در کشور ما اما این الزام حیاتیتر و ضروریتر نیز هست زیرا که در شرایطی به سر میبریم که به گفته رییس سازمان برنامه و بودجه قادر به صدور نفت، حداقل به صورت رسمی نیستیم و نیاز به ارزهای حاصل از صادرات غیرنفتی پیش از بیش احساس میشود.
به علت کاهش قدرت خرید مردم ناشی از کاهش ارزش پول ملی، بازارهای داخلی رونقی نداشته و برای اینکه واحدهای صنعتی و تولیدی بتوانند گردش مناسبی از نظر مالی داشته باشند چارهای به جز عرضه کالاهای خود به بازارهای جهانی ندارند و این لزوم توجه به صادرات را دو چندان میکند.
کالاهای صنعتی و صادرات آنها علاوه بر ایجاد ارزش افزوده وضعیت اشتغال در جامعه ایران را نیز بهتر خواهد کرد. صادرات غیرنفتی موجب کسب درآمدهای ارزی برای تامین نیازهای وارداتی در کشور میشود.
تجربه بسیاری از کشورهای موفق بیانگر آن است که حضور در بازارهای جهانی و بهره گیری از مزیت های تجارت خارجی بخصوص از طریق توسعه صادرات کالاها نقش موثری در توسعه اقتصادی آنها داشته است و در ایران نیز توسعه صادرات غیر نفتی و کاهش وابستگی ساختار اقتصاد کشور به درآمدهای حاصل از صادرات نفت، همواره به عنوان مهم ترین اهداف برنامه های توسعه بخش تجارت خارجی مورد توجه دولتمردان بوده است چراکه این امر باعث تاثیرپذیری کمتر کشور از تحولات سیاسی و اقتصادی جهان که از اقتصاد نفتی به وجود
این امر باعث تاثیرپذیری کمتر کشور از تحولات سیاسی و اقتصادی جهان که از اقتصاد نفتی به وجود میآید خواهد شد. از این رو تحولات اقتصاد جهانی به سمت حذف موانع تعرفهای و کاهش تعرفهها حرکت میکند و برای افزایش سهم کشور در اقتصاد جهانی و دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار، جهش صادراتی امری جدی به حساب میآید.
یکی از عوامل مهم دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی پایدار رونق صادرات است که مهمترین هدف سیاستگذاری در بخش تجارت خارجی را تشکیل میدهد. در اقتصاد ایران با توجه به اهمیت کاهش وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای ارزی حاصل از صدور نفت خام و نقش صادرات غیرنفتی در کاهش این وابستگی و نیز جایگاه آن در برنامههای توسعه اقتصادی کشور، بررسی عوامل تعیین کننده صادرات غیرنفتی و ارائه راهکارهای لازم برای توسعه آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اقتصاددانان اهمیت ویژهای برای تجارت خارجی یا همان صادرات در روند توسعه اقتصادی قائلند و از آن به عنوان موتور رشد اقتصادی نام میبرند. صادرات زیربنای اصلی تقسیم کار اجتماعی بوده و میتواند نیاز به صنعتی شدن، دانش و تجربه لازم برای توسعه اقتصادی را فراهم کند. مبادله در جامعهای گسترش پیدا میکند که زمینه برای توسعه اقتصادی فراهم بوده و در آن تقسیم کار اجتماعی از توسعه بالایی برخوردار باشد. تجارت زمینه را برای تقسیم کار اجتماعی فراهم میکند و تقسیم کار اجتماعی زمینه را برای توسعه اقتصادی ایجاد میکند.
همه کشورها برای رسیدن به توسعه اقتصادی نیاز به مبادله دارند که این مبادله بر اساس تقسیم کار اجتماعی صورت خواهد گرفت. برای این که جامعه بتواند از تقسیم کار گستردهتر و بالاتری برخوردار باشد نیاز به مبادله بیشتر دارد زیرا تقسیم کار تخصصی باعث بهرهوری بیشتر خواهد شد. رشد بهرهروی تولید، در مقایسه با افزایش انباشت سرمایه، اثر بیشتری بر تولید یکی از منابع افزایش بهرهوری تجارت دارد. تجارت باعث میشود تا بنگاههای داخلی در سطح گستردهای به عوامل تولید با هزینه کمتر دست یابند.
صادرات به وسیله منافع جانبی قادر است بر بهرهوری کل عوامل تولید اثر مثبت گذاشته و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم کند. بخشهای غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو روش استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژی بازاریابی و بهبود تکنولوژی و همچنین توسعه حمل و نقل و ارتباطات و خدمات جانبی به واسطه رشد بخش صادراتی از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره میبرند. غالبا بهرهوری عوامل صادراتی به دلیل استفاده از نیروی کار متخصص، فناوری برتر و تقویت تحرک عوامل تولید از بهرهوری بخش غیرصادراتی بالاتر است.
تأمین مالی برای بحث صادرات یکی از فاکتور های بسیار مهم است که سیاستگزاران می توانند با اختصاص بسته تشویقی به صادرکنندگان بسیاری از هزینه های غیرضروری از جمله هزینه تسهیلات بانکی را کاهش دهند و در کنار آن ضمانت های صادراتی را تقویت کنند و درنهایت شرایط را برای حضور هیات ها در نمایشگاه های بین المللی و ثبت برندهای محصولات در جامعه جهانی فراهم کنند.
صادرات به وسیله منافع جانبی خود می تواند بر بهرهوری کل عوامل تولید اثر گذار باشد و موجبات افزایش کل تولید اقتصاد را فراهم کند. بخشهای غیرصادراتی نیز به طور غیرمستقیم از دو روش استفاده از خدمات مدیریتی، استراتژی بازاریابی و بهبود تکنولوژی و همچنین توسعه حمل و نقل و ارتباطات و خدمات جانبی به واسطه رشد بخش صادراتی از منافع ناشی از افزایش صادرات بهره میبرند.
دولت می تواند با برنامه ریزی هوشمندانه و هدفگذاری دقیق و متناسب با نیازهای کشور بتواند مقصد های صادراتی را تعیین کند و با نظارت هر چه بیشتر بر روی کیفیّت و کمیّت کالاهای صادراتی خود بتواند سهم مناسبی از این بازار بزرگ صادراتی را به ایران اختصاص دهد.
به طور کلی تجارت منجر به افزایش تخصص و کارآیی در بخشهای صادراتی شده و در نهایت باعث تخصیص مجدد منابع از بخشهای غیرتجاری و غیرکارا به بخشهای تجاری میشود که این پدیده میتواند به رشد تولید کمک کند. رشد صادرات بر رشد تولید اثرات جانبی نظیر افزایش بهرهوری عوامل تولید، کارآیی در تخصیص منابع، پیشرفت تکنولوژی و استفاده از تکنولوژیهای نوین، فراهم آوردن امکان بهرهگیری از صرفههای ناشی از مقیاس و افزایش تخصص نیروی کار را دارد.
از این رو میتوان گفت صادرات، خود به عنوان یک عامل مهم و تأثیرگذار در تولید کل کشور به شمار میآید.
– یادداشت از: امیرمسعود طایفه سلطانخانی