روزنامه نگاری پایه ی هرنوع نوشتار مطبوعاتی،خبر رادیویی،تلویزیونی،فضای مجازی و به طور کلی هر نوع خبر،گزارش،مصاحبه و... در رسانه های مولتی مدیا یا چند رسانه هاست.
ولین بولتن های خبری در امپراطوری هان،یونان باستان و ایران باستان منتشر شدهاند ودر اولین قانون حقوق بشر جهان که کوروش کبیرآنرا نوشت:جملهی خداوندا کشور مرا از خشکسالی و دروغ محفوظ دار یک جملهی خبری بودهاست. با این حال روزنامهنگاری در جهاندر سالهای اول قرن شانزده میلادی در فرانسه و آلمان آغاز شد و در ایران نیز روزنامهنگاری از مکتب سیاسی تبریز آغاز گشت. آنجا که عباسمیرزای لایق،اولین گروه دانشجویان را از تبریز به فرنگ و روسیه فرستاد. میرزا زینالعابدین تبریزی،چاپخانه را وارد تبریز کرد ومیرزا صالح شیرازی که در دارالسلطنه تبریز منشی بود،اولین روزنامهی ایران به نام کاغذ اخبار را منتشر ساخت. با این حالروزنامهنگاری علاوه بر این که با ذوق و هنر عجین است متد علمی هم دارد و با تکنیک تواَم شدهاست. کسی که میخواهد روزنامهنگاربشود باید از متن مردم برخیزد،دوستدار مماشات باشد،افکارعمومی را بشناسد،درد ها و آلام مردم را در وجود خود حس کند،شمّ و ذوق واحساس مردمی داشته باشد،دارای معلومات عمومی،اهل مطالعه،پادررکاب و تشنهی شنیدن و خواندن،نوشتن،اندیشه و معتقد به تضاربآرا و اندیشه ها و حقبین و حقجو و بیطرف و ناظر و قدرت تحلیل و تفسیر داشته باشد.
لزوم جدایی بین ذهنیت فردی و عینیت واقعی با مسئلهی مورد گزارش،خبر،مصاحبه و… و رعایت کامل در کسب و انتشار آنها از اصولاساسی روزنامهنگاری است و علاوهبرآن احترام به حیثیت فردی و احساس مسئولیت در برابر مصالح عمومی از مهم ترین مبانی حرفهایروزنامهنگاری است. با این وصف در روزنامهنگاری نوین بر خلاف روزنامهنگاری سنتی موشکافی و اکتشاف زوایای پنهان رخداد هانیز،از سال ۱۹۸۰ تاکید شدهاست و در واقع روزنامهنگاری رشتهی گردآوری،تجزیه و تحلیل و ارائهی اخبار و رخدادهای روزمره،روندها،مسائل و مردم است و در یک کلام روزنامهنگاری به قول(فیل گراهام)یعنی نوشتن پیشنویس تاریخ هرملت محسوب میشود وروزنامهنگاری روشی است که باید بلافاصله درک شود و وقتی(جان توسا)مدیر اسبق سرویس جهانی بیبیسی گفت:《اگرروزنامهنگاران نپرسند و ننویسند،هیچ کس دیگری اینکار را از دولت مردان و حاکمان متکبر نخواهند پرسید》و حقایق برای مردم روشننخواهد شد و این مطلب در نوشته های(والتر لیپمن) فیلسوف آمریکایی چنین به رخ جامعهی جهانی کشیده شد که اهمیت روزنامهنگاریبه این لحاظ است که عموم مردم هوشیاری کافی را برای درک مسائل پیچیده روز ندارند و عموم آنقدر در زندگی فردی غرق هستند کهتوجه چندانی به اتفافات روزمره جهان پیرامون خود را ندارند و انتظار افکار عمومی از قلم بهدستان خبرنگار و روزنامهنگار،این است که باعلم و معلومات و کنجکاوی خود، این مسائل پیچیده جهان پیرامون را به زبان ساده و کوچه بازاری بنویسند. نظارت بر عملکرد حاکمان،استفاده از منابع اصلی اطلاعات،بررسی موشکافانهی رخداد ها ، جست وجو و نقل تمامی تعبیرات،انجام تحقیق و ارائه ی گزارش،کنارگذاشتن تعصبات و دقت در انتشار مطالب و رد هرگونه هدایا از استاندارد های روزنامهنگاری جهانی است و خلاصهی کلام اینکه هرجاروزنامهنگاران هوشمند و صاحب فکر و قلم و اندیشه ظهور یافتهاند،حاکمیت،نظام سیاسی،اقتصادی،فرهنگی و اجتماعی در قبال مردمزانو زدهاند،تسلیم شدهاند و مجبور به پاسخگویی گشتهاند. این واقعیت هارا میتوان در کلام مردان سیاسی جهان کاملا مشاهده کرد. آنجا که زنده یاد شادروان دکتر محمد مصدق در زمان صدارت سکان داری آذربایجان در سال۱۳۰۰شمسی در تبریز به خبرنگارانگفت:درد مردم را بنویسید و حاکمیت را به چالش بکشانید .یا آنجا که درسال ۱۳۳۰شمسی در زمان نخست وزیری به شهربانی دستورداد روزنامهنگاران آزادند همهچیز را بنویسند و نباید مورد اعتراض و تعرض قرارگیرند و یا آنجا که آن مرد نیکونام در مجلس وقت گفت:《جراید باید بتوانند وزرای خائن و دزدان را به جامعه معرفی و رسوا کنند》و یا آنجا که در دیوان عالی لاهه در جریان ملی شدن نفتایران به زبان انگلیسی و فرانسوی به خبرنگاران بینالمللی فریاد کشید :《حقایق را بنویسید و در بهرهمندی ملت ایران از تمام مزایاینفت خود،حق بدهید و طرفدار استعمار انگلیس نباشید》و در اهمیت روزنامهنگاری همین بس که (ناپلوئن بناپارت) دویست سال پیش درپاریس به حاکمان اروپا گفت:《من از صدای خشخش قلم روزنامهنگاران خیلی بیشتر از مهیب هولناک توپخانه میترسم》
با این وصف روزنامهنگاری که در کشور ما با چالش های بیشماری مواجه بوده و در استبداد قاجاریه متولد شده به دلایل مختلف ازجمله نبود آموزش های حرفهای و اکادمیک و دولتی بودن رسانهها و مطبوعات در گذشته و جو خفگان دورههای استبداد شاهی و ناآشنابودن اکثر بدنهی حاکمیت با اهداف و آرمانهای روزنامهنگاری در ایران عزیز ما جایگاه خود را نیافته است . با اینکه پس از پیروزیانقلاب اسلامی،آزادی های مطبوعات از رشد فزایندهای برخوردار شد و سه روزنامهی کیهان،اطلاعات و آیندگان به هزاران روزنامه وخبرگزاری و پایگاه خبری تبدیل شدند ولی با این حال روزنامهنگاری در ایران نتوانست همپای روزنامهنگاری بینالمللی حرکت کند و اگرخود را با روزنامهنگاری بین المللی حرکت میداد،شاهد این همه نابسامانی ها،اختلاس ها،بیمسئولیت ها و توسعهی نامتوازن نبودیم.
- نویسنده : محمد فرجپور باسمنجی